یه روز یه پسر انگلیسی میاد با طعنه به یک پسر ایرانی میگه: چرا خانوماتون نمیتونن با مردا دست بدن یا لمسشون کنن؟؟ یعنی مردای ایرانی اینقدر شهوت پرستن که نمیتونن خودشون رو کنترل کنن؟؟ پسره لبخندی میزنه و میگه: ملکه انگلستان میتونه با هر مردی دست بده؟ و هر مردی ملکه انگلستانو لمس کنه؟! پسره انگلیسی با عصبانیت میگه: ... ... نه!مگه فرد عادیه؟!! فقط افراد خاصی میتون با ایشون در رابطه باشن!!!
پسر میگه: خانومای ما همه ملکه هستن!!!
بزن کف قشنگه رو به افتخار همه ملکه های ایرانی
[ دوشنبه 90/12/8 ] [ 9:16 عصر ] [ afaride ]
شلوغ پاوغ کوچه....دارم میمیرم انگار
بازی گل یا پوچه....بازی گل یا پوچه
گلم عروس مردم....دوماد پوچی من شد
لباس عروس امشب....به قامتم کفن شد
.
خطبه ی عقدت شده..... رحمان و یاسین من
خطبه ی مرگ منه ....... عاقد نخون جان من
مهریه ی رفتنت....منم منه جنازه
عروس خانم وکیلی.....اجازه بی اجازه
صدای بله ی تو......فریاد تسلیممه
سند ازدواجت......برگه ی ترحیممه
.
تابوت غم برا من.....آغوش اون برا تو
چی به سر من اومد...خدا بگو گلم کو
یه کاسه آب و قرآن....آیینه ها شکسته
یه سمت ماشین عروسو ...یه سمت تابوته خسته
.
. بازی ما تموم شد......گل توی دست اونه
یه مشت گلهای پرپر....رو قبر من میمونه
خواننده:
مجید علی پور
******************
گاهی پرسشی مبهم برایم از دور دست ها دست تکان میدهد و شاید میگوید برای چه ؟! و من نمیدانم ...
عاجزم ...
ولی نمیدانم چرا ؟
خالیم ...دردمندم ...شاید مریضم ...ولی باز خسته ام ...
روحم درد میکنه ،جسمم دیگه هیچ دردیو احساس نمیکنه ..
و من باز نمیدانم چمه ؟ هر چه هست از روحمه...
افکاری که مثل خوره ،روحمو میخوره
بر من فریاد میزنه
بفهم ...!
و من چرا نمیفهمم ؟ چرا نمیشنومم ؟
گویند کوچکم ،خامم ... جوانم ...
ولی نمیدانند
با همه کوچکیم
با همه خامیم و ناپختگیم
انقدر میفهمم ...که نفهمیده هاشان عذابم میدهد
اری ... من خسته ام !
و باز روحم با همه تن لرزه اش ...
بر من فریاد میزند :
نمیفهمی ؟!!!!!
[ یکشنبه 90/12/7 ] [ 9:10 عصر ] [ afaride ]
سلام خوبم خوبین ؟چه خبرا خوش میگذره هوم؟
میخوام روش مخزنی پسرارو براتون بزارم بخونین بدونین هه هه...
وقتی می خواد شماره شو بزور قالب یه دختره کنه :
پسره : خانوووووم ؟ یه لحظه لطفا ...! در این مرحله پچ پچ هاشون شروع می شه و دختری که هیچ کدوم از 280 پیشنهاد امروز خطاب به اون نبوده !!! به اونی که همه دارن بهش پیشنهاد می دن می گه : ولش کن ! قیافه ش معلومه لات و بی سر و پاس ! بپیچونش بره ! زشت هم هست تازه ! بهشم میاد بو عرق بده !! و زحمات و کاری که از مخ نازنینتون کشیدین ... تو این لحظه کلا بر باد رفته می شه پسره : الان یکی بهم گیر می ده ها ! بیا بگیر دیگه شمارمو ! اکثرا تو این موارد که یه دوست این ریختی کنار دختر مورد نظر باشه , ترفندها و روش های مخ زنی درپیتی شما آقا پسر محترم جواب نمی ده! پس سعی کنین یه دختر تنها پیدا کنین ... یا اگه هم دو نفرن , مثل مورد بالا ,یکیشون آنجلینا جولی نباشه و اون یکی شکل خیار درختی !! چون این خیار خانوم محترم مانع رسیدن شما آقا پسر عزیز به هدف های شومتون می شه حالا ...دو تا پسر تو ماشین , هدف : دو تا دختر پیاده ! ( البته هیچ کدومشون بند خیاردرختی رو شامل نمی شن) پسر 1 : وااای حاجی , چقدر دوست دارم با این خانومه آشنا شم ! منبع : www.Farshadx.blogfa.com **************** مـنم یه زن از جنس تــــبر
دختره :
پسره : ا... این چه قیافه ایه ... ببخشید ... می تونم ....؟
دختره :
پسره : از خانوم با شخصیتی مثل شما بعیده ! من که قصد بدی ندارم ! فقط می خواستم اگه می شه و امکان داره با خانوم خوشگلی مثل شما آشنا شم !
دختره ( و اگه 2 تا دختر باشن , بدون شک و 100 ? دختری که پیشنهاد خطاب به اون نیست جواب می ده!!!) : آقا برو پی کارت !
پسره : با شما نبودم ! با بغل دستیتونم من ! دختر خوبی باش دیگه ! بیا شمارمو بگیر . باور کن من اولین باره تو عمرم به یه دختر دارم پیشنهاد می دم!!!!
دختره : آره کاملا معلومه .
پسره : باور کن , چرا باید بهت دروغ بگم ؟ اصلا بهم میاد دروغگو باشم ؟
دختره : سکوت می کنه!
پسره : ببین تو تنها کسی هستی که من ازش خوشم اومده تو عمرم...خواهش می کنم ...
پسر 2 : کدومشون ؟ سمت راستی رو که نمی گی ! چون مال خودمه ها!!
پسر 1 : نه ! سمت چپی دلم رو برده , امروز روز عاشق شدن منه حاجی !
پسر 2 : چه سرنوشتی ! چرا امروز باید انقدر قشنگ باشه که من و تو همزمان گمشده هامون رو کنار هم پیدا کنیم ... چه اکیپی بشیم ما 4 نفری
بی صدا میزــــنم از پشت خنجر
منم یه زن با غرور و یه قلب
دوس داشتن حالیمه اما بی کلک...!!!
[ چهارشنبه 90/12/3 ] [ 10:1 صبح ] [ afaride ]
سلام خوبم خوبین ؟
چه خبرا خوش میگذره ؟انشالا که میگذره !
پیچاره سرا وقتی میخوان دوست دخترشونو ببینن باید همیشه نه بشنون آخی الهی....
پسر : عزیزم میتونی امروز بیای ببینمت؟
دختر : نه ...خاله ام اینا از نروژ اومدن. ..نمیشه ..!!
پسر : باشه.
فرداش : عزیزم امروز میای بریم سینمااا ؟!
... ... دختر : نه ...آخه کلی درس دارم باید بخونمشون ...
پسر : باشه
دو روز بعد
پسر : عزیزم فردا میتونی بیای بریم پارک چیتگر ؟!دوستام همه با دوست دختراشون دارن میان ...
دختر : نه به خداااا .... فردا دعوتیم خونه عموم ایناااا
پسر : باشه
فرداییش دختر : عزیزم ، امشب شام بریم بیرون ..؟!
پسر : آآآآآااااااای ...چرا زودتر نگفتی ؟! با دوستام قرار استخر گذاشتم که
دختر : برووووووو با دوستاااااااااات استخر ...اونا برات مهم ترن ...بروووووووووو
پسر
**************
نمی بخشم
نمی بخشمت .... بخاطر تمام خنده هایی که از صورتم گرفتی .... بخاطر
تمام غمهایی که بر صورتم نشاندی .... نمی بخشمت .... بخاطر دلی که
برایم شکستی .... .. بخاطر احساسی که برایم پرپر کردی ..... نمی
بخشمت .... بخاطر زخمی که بر وجودم نشاندی ..... بخاطر نمکی که بر
زخمم گذاردی .... و می بخشمت بخاطر عشقی که بر قلبم حک کردی
**************
با تمام فقر هرگز محبت را گدایی نکن و با تمام ثروت هرگز عشق را خریداری نکن.
مسلما آنچه که به دست می آید عشق و محبت نخواهد بود........
[ دوشنبه 90/12/1 ] [ 1:16 عصر ] [ afaride ]
::