خستم....
شلوغ پاوغ کوچه....دارم میمیرم انگار
بازی گل یا پوچه....بازی گل یا پوچه
گلم عروس مردم....دوماد پوچی من شد
لباس عروس امشب....به قامتم کفن شد
.
خطبه ی عقدت شده..... رحمان و یاسین من
خطبه ی مرگ منه ....... عاقد نخون جان من
مهریه ی رفتنت....منم منه جنازه
عروس خانم وکیلی.....اجازه بی اجازه
صدای بله ی تو......فریاد تسلیممه
سند ازدواجت......برگه ی ترحیممه
.
تابوت غم برا من.....آغوش اون برا تو
چی به سر من اومد...خدا بگو گلم کو
یه کاسه آب و قرآن....آیینه ها شکسته
یه سمت ماشین عروسو ...یه سمت تابوته خسته
.
. بازی ما تموم شد......گل توی دست اونه
یه مشت گلهای پرپر....رو قبر من میمونه
خواننده:
مجید علی پور
******************
خستم...
گاهی پرسشی مبهم برایم از دور دست ها دست تکان میدهد و شاید میگوید برای چه ؟! و من نمیدانم ...
عاجزم ...
ولی نمیدانم چرا ؟
خالیم ...دردمندم ...شاید مریضم ...ولی باز خسته ام ...
روحم درد میکنه ،جسمم دیگه هیچ دردیو احساس نمیکنه ..
و من باز نمیدانم چمه ؟ هر چه هست از روحمه...
افکاری که مثل خوره ،روحمو میخوره
بر من فریاد میزنه
بفهم ...!
و من چرا نمیفهمم ؟ چرا نمیشنومم ؟
گویند کوچکم ،خامم ... جوانم ...
ولی نمیدانند
با همه کوچکیم
با همه خامیم و ناپختگیم
انقدر میفهمم ...که نفهمیده هاشان عذابم میدهد
اری ... من خسته ام !
و باز روحم با همه تن لرزه اش ...
بر من فریاد میزند :
نمیفهمی ؟!!!!!
گاهی پرسشی مبهم برایم از دور دست ها دست تکان میدهد و شاید میگوید برای چه ؟! و من نمیدانم ...
عاجزم ...
ولی نمیدانم چرا ؟
خالیم ...دردمندم ...شاید مریضم ...ولی باز خسته ام ...
روحم درد میکنه ،جسمم دیگه هیچ دردیو احساس نمیکنه ..
و من باز نمیدانم چمه ؟ هر چه هست از روحمه...
افکاری که مثل خوره ،روحمو میخوره
بر من فریاد میزنه
بفهم ...!
و من چرا نمیفهمم ؟ چرا نمیشنومم ؟
گویند کوچکم ،خامم ... جوانم ...
ولی نمیدانند
با همه کوچکیم
با همه خامیم و ناپختگیم
انقدر میفهمم ...که نفهمیده هاشان عذابم میدهد
اری ... من خسته ام !
و باز روحم با همه تن لرزه اش ...
بر من فریاد میزند :
نمیفهمی ؟!!!!!
[ یکشنبه 90/12/7 ] [ 9:10 عصر ] [ afaride ]